حکومت از آغاز مرحله‏ی سوم مسوولیت‏های امنیتی به نیروهای افغان در آینده‏ی بسیار نزدیک خبر می‏دهد. به گفته‏ی اشرف غنی احمدزی رییس انتقال مسوولیت‏های امنیتی، دور دوم پروسه انتقال رو به اختتام است و قرار است دور سوم این پروسه به زودی آغاز شود.

آغاز دور جدیدی از انتقال مسوولیت‏های امنیتی امیدی بیش‏تری را برای مردم افغانستان و نیروهای مسلح داخلی خلق کرده است. مردم افغانستان که سال‏ها طعم جنگ را چشیده و آسیب‏های بزرگی را از ناحیه‏ی حضور نیروهای بین المللی نیز دیده است، اینک چشم امید به نیروهای داخلی دوخته اند تا با استقلال بیش‏تر امنیت را تأمین و ثبات را در افغانستان باز گردانند. مردم افغانستان انتظار دارند که با استقرار نیروهای داخلی، حملات شبانه کاهش یافته و تلاشی خانه‏ها نیز از میان برود، و مردم با اعتماد و اطمینان بیش‏تر به زندگی روز مره‏ی خود ادامه دهند.

در کنار این امید واری‏ها نگرانی‏هایی نیز وجود دارد . شماری از تحلیل‏گران بر این باورند که عوامل متعددی باعث می‏شود نیروهای داخلی آنطوری که انتظار می‏رود، امنیت را در افغانستان تأمین نتوانند. به باور این آگاهان نیروهای نظامی افغان از لحاظ اکمالات و تجهیزات به پایه‏ای نرسیده اند که بتوانند از تمامیت ارضی کشور به صورت مستقلانه دفاع نمایند. نبود امکانات جنگی از قبیل تانک و طیاره و دیگر وسایط محاربوی از جمله چالش‏های جدی نیروهای امنیتی به شمار می‏رود. با این وجود تضادهای درونی که گاه در میان فرماندهان نظامی اردو دیده می‏شود بیش‏تر از پیش بر این نیرو صدمه زده است و از طرف  دیگر برخی از سختگیری‏های نظامی نیز باعث شده است تا شماری از نیروهای مسلح از جبهه و نظام وظیفوی خود فرار نمایند. علاوه بر این‏ها قطع کمک‏های های نقدی از سوی کشورهای بین المللی موجب شده است تا پروسه‏ی ثبت نام جهت شمولیت در  اردوی ملی به حالت تعلیق درآید.

از همه‏ی این‏ها گذشته رفتار شخصی بعضی از فرماندهان نظامی در شماری از مناطق کشور باعث نارضایتی مردم در این مناطق شده است. مردم بعضی از مناطق خصوصاً مناطق شمال شکایت دارند که نیروهای امنیتی بعضاً به اخاذی می‏پردازند و بدون هیچ‏گونه بهانه‏ی قانونی، مردم را آزار و اذیت می‏کنند و گاه عقده‏های پیشین خود را اعمال کرده وبروز می‏دهند.

همه‏ی این موارد نگرانی‏هایی اند که از سوی مردم ابراز می‏شوند. بنابر این، آن‏چه در این مرحله پیش از همه برای حکومت افغانستان ضروری می‏باشد این است که به این نگرانی‏های مردم نقطه پایان ببخشد. به نظر می‏رسد تأمین امنیت تنها با انتقال مسوولیت‏های امنیتی به نیروهای افغان تکمیل نمی‏شود بلکه زمانی این پروسه حلقه‏ی نهایی خود را طی می‏کند که هم نیروهای مسلح از توان بالای نظامی برخوردار گردند و هم مردم بتوانند به این نیروها به عنوان فرزندان صدیق خود اعتماد کنند. بدون اعتماد بنفس قوای مسلح و بدون اعتماد مردم به این نیروها امکان رسیدن به امنیت کامل ممکن نمی‏باشد. درست همین امر است که می‏تواند همکاری مردم با این نیروها را نیز تقویت نماید. چه این‏که همکاری مردم به عنوان یک بازوی قوی می‏تواند در تأمین ثبات نقش اساسی را بازی نماید. مردم افغانستان همانگونه که دلیرانه در برابر نیروهای اشغالگر در گذشته ایستادند اینک نیز می‏توانند در همکاری با نیروهای امنیتی در برابر هرگونه زور و دهشت افکنی بایستند. این، چیزی است که اخیراً رییس جمهور کرزی نیز از مردم خواسته است تا با نیروهای امنیتی همکاری کنند.

البته همکاری مردم زمانی می‏تواند وجود پیدا کند که از سوی حکومت نیز تلاشی برای بهبود زندگی مردم در نقاط مختلف کشور صورت گیرد. در چنین صورتی است که اعتماد مردم نسبت به دولت و حکومت بیش‏تر شده، همکاری‏شان نیز افزایش پیدا خواهد کرد. در غیر این صورت نه تنها رابطه‏ی حکومت و مردم از میان خواهد رفت بلکه فرار مردم از حکومت نیز ازدیاد خواهد یافت. رفتار حکومت در برابر شهروندان مهم‏ترین معیار قضاوت مردم نسبت به کارکرد حکومت می‏باشد. اگر حکومت در ساختار نیروهای مسلح عادلانه و صادقانه عمل کند و مسوولانی برای مقام‏های حساس آن برگزیند که خدمت‏کار مردم باشند، بدون شک مردم نیز در کنار دولت و همکار حکومت خواهند بود و به عنوان بازوی دولت و حکومت عمل خواهند کرد و به ثبات، آبادی و دفاع از تمامیت ارضی افغانستان کمک خواهند نمود.

به این ترتیب باید گفت شروع دور جدید مرحله‏ی انتقال با این‏که یک گام مهم و جدی در راستای استقلال و ثبات افغانستان به شمار می‏رود اما مرحله‏ی نهایی و تکمیلی این پروسه قلمداد نمی‏گردد. بلکه زمانی پروسه‏ی امنیت به مرحله کمال خود خواهد رسید که مردم از نیروهای خارجی و داخلی احساس هراس ننمایند بلکه با دلگرمی‏ تمام در کنار دولت از تمامیت ارضی خود دفاع نموده، به آبادانی و بازسازی آن بپردازند. حکومت افغانستان فرصت مناسبی تا سال 2014 در دست دارد. در این فرصت می‏تواند به تجهیز اردوی ملی بپردازد و سطح آموزش‏های مسلکی را بالا ببرد و فرهنگ نظام وظیفوی را در میان سربازان نیز رشد دهد. در عین حال روند بهبود اقتصاد داخلی را فعال‏تر سازد تا در آینده بودجه دفاعی از طریق منابع داخلی تأمین گردد و نیروهای اردوی ملی بیش‏تر از پیش به استقلال کامل خود برسند.