کار های تازه

طعم ماه مرده می دهد

              دریا

مار نوشیده است

            آب

از ده بالا

*  * *

چشم می گردانی 

             از من

تکمه های پیراهنم می افتند.

* * *

سگ همسایه

ماه از پشت ابر می ریزد.

* * *

دود دریا

سنگپشت  چشمش ر ا می بندد

* * *

باد می ریزد

من دستم را می شویم

* * *

تازیانه گرم می شود

        در آب

ماهی سنگ می براید

           از خاک

* * *

پیراهنم را می تکانم

 بوی چکمه ها

        آسمان را پر می کند

* *  *

زوزه گرگ ها

بره وقت خاریدن سر ندارد.

* * *

کاغذ پران آزاد می شود

پشک بازی می کند

               با تشلهء آبی

 

 

مهمان

نوش جان نانی که تنها می گذاری در دهان

یک نظر اینجا بکن پشت در است یک میهمان

نان ما اندر دهان بی نام تو خو ن است وبس

زین سبب بی یادی تو نان می گذارم دردهان

 میهمان آخر نکردی حسرتش دردل بماند

پس فرودآ ماه من، می شوم من میزبان

تا سخن ا زمیهمانی می رود دریا! دلم

با هزاران شوق می آید به سویت پرزنان

دل به پیشت می گذارم جان من چاقو بزن!

هردم از تیغت گذر ده باز آور در جهان

دست لرزانم به قتل خویش دعوت می کند

آفرین بر این شجاعت مرحبا بر این زبان

اشک دیدم سرخ و آتش دور چشمت حلقه داشت

ای خدا بامن بگو افتاده چی در آشیان

آمدم اما دل خود را به جا بگذاشتم

موجی از دیدار دریا است مارا ارمغان

آمدم بادست پر امید از دیدار تو

دست خالی بازگشتم آه سوزان درنهان

ها؛ صداي همهء آواها( پرسه ای در حوالی "ها")

وقتي آفتاب مي دمد، سطرها خود را بر ما تحميل مي كنند. كلمات حضور خويش رادر محضر خورشيد به نمايش مي گذارند. ورق هايي كه سياه شده اند،- مثل شب زندگي- هر شب ما را ورق مي زنند. اين چرخ گرداني ها، شيوه يي از حركت در مسير تندبادي است كه هردم ما را به جانب ناخواسته سوق مي دهد. آري براي نوشيدن يك قطره از حيات، بايد يوغ هاي گراني را به گردن كشيد، سرزمين هاي زيادي را شيار زد. براي اداي حق يك اداره، صد من بار را به طاقت خود حمل نمود.

ادامه نوشته

ادبیات مقاومت در افغانستان

 

 

ادبیات مقاومت چیست؟ برای این پرسش تاکنون جواب جامع وقناعت بخشی داده نشده است. برخی عقیده دارند که ادبیات مقاومت به ادبیاتی گفته می شود که در درون جنگ آفریده شده باشد. بنابر این آثار ادبیی که در مهاجرت و بیرون از مرز افغانستان خلق گردیده اند ادبیات مقاومت اطلاق نمی گردد.  چه از مفاهیم حماسی و موضوعات جنگ بهرمند باشد یا نباشند. بلکه به این دسته از آثار ادبی "ادبیات هجرت" یا "ادبیات مهاجرت" استعمال می شود.

ادامه نوشته

آب

آب غتول است

ماهی پرمی زند

* غتول: گل آلود

مروری بر شعرزن در افغانستان

وقتي شعر زن گفته مي شود في البداهه ذهن انسان به طرف رابطة اين دو واژه (زن و شعر) حركت مي كند. هنگامي كه حركت ذهني خويش را براي يافتن علايق آن‌ها ادامه مي دهيم، به يك سري از رابطه ها بر مي خوريم؛ رابطه هايي كه مي توانند در تجزيه و تحليل ما از شعر زن، مارا ياري رسانند. اگر ما عزم داشته باشيم كه ارزيابي نسبتاً كاملي از شعر زن ارائه نماييم، لابد بايد به رابطه هاي آن ها نيز قدري تأمل كنيم. بدون درنظرداشت اين رابطه ها، شناخت ما از شعر زن ناقص خواهد بود. پس بنا بر اين بايد گفت:

ادامه نوشته