نویسنده : احمد ضیا رفعت

هایکو یکي از قالب های شعر می باشد . اين گونه ی ادبی صد ها سال پيش در کشور جاپان به میا ن آمد . از ويژگی های اساسی این نوع شعر ، فشردگی زبان است به طوری که از کوتاهترین گونه های شعر به شمار می رود . هايکو بیشتر سه سطری و ساخته شده از هفده هجا می باشد . سطر نخست و سوم آن  پنج هجایی و سطر دوم آن هفت هجایی است . زبان هایکو ساده و کمتر با زبانبازی و صنعت سازی همراه است . در این قالب شعر ، آفرینشگر می کوشد توسط ایما چنان نقش آفرینی کند که بتواند تاثیر عمیق بر خواننده بر جای بگذارد . همه ی خواست های خود را شاعر در این قالب کوتاه عرضه نمی کند ، بل بخشی از گفته هایش را به گونه ای بازتاب می دهد که بتواند مخاطب را به سوی بخش های دیگر از ناگفته هایش بکشاند .

با آن که کوتاه سرایی در زبان فارسی عمر درازی به درازای عمر شعر دارد که رباعی و دوبیتی و فرد و قطعه ها ی کوتاه در دوبیت از نمونه های برجسته می باشد اما هایکو سرایی  در زبان فارسی به معنی دقیق آن ،  عمر چندانی ندارد ، تنها در چند سال اخیر است که شمار اندکی از شاعران فارسی زبان به این قالب رغبت نشان داده اند و با آگاهی از شیوه ی خاص این قالب که در سطح و عمق متفاوت از گونه های کوتاهٍ پر پيشینه ی فارسی است ، به خلق هایکو پرداخته اند . و اما در افغانستان در  چهار – پنج  سال اخیر شاهد شاعرانی هستیم که به  نوع شعر  رو آورده اند . هایکو سرایی در افغانستان نخست با ترجمه ی هایکو های جاپانی – البته نه ترجمه ی مستقیم از زبانی جاپانی ، بل از طریق ترجمه ی ترجمه های انگلیسی و روسی – آغاز شد و رفته رفته تنی چند از شاعران نسل جوان متمایل به این شعر شدند . در میان این شاعران ، محمود جعفری شاعر و نویسنده ی آگاه و سختکوش را داریم که سعی کرده است با جدیت بیشتر به هایکو رو کند . مصداق این قول ، مجموعه ی شعری از او است که در این اواخر بانام « عطرلیمو »در یکصد و بیست و یک صفحه به چاپ رسیده است و در بر گیرنده ی یک صد و هفتاد قطعه هایکو است .

 در بخش نخست این مجموعه شاعر با تفصیل به معرفی و ویژگی های شعر کوتاه پرداخته است  . شاید هدف شاعر از این طول و تفصیل ، این بوده باشد که هنوز جامعه ی ادبی و مخاطبان شعر ، چندان با این قالب آشنایی لازم ندارند . از این بابت این شرح را می توان از خوبی های مجموعه قلمداد کرد .

 بخش دوم مجموعه اختصاص به شعر های شاعر دارد . هایکو سرایی در افغانستان قالب تجربه شده ای نیست ، از این رو  غیر طبیعی نیست اگر هایکو های عطر لیمو همه جا با ویژگی های شناخته شده ای این گونه ی شعری به همراه نیست ولی روی همرفته شاعر توانسته است با تکیه به نماد های بر گرفته از طبیعت به خلق تصویر های تاثیر گذار دست یابد . به طور نمونه می خوانیم :

 نه گامی    به پس

نه پایی    به پیش

نگاه مضطرب

میان دو دیده

 یا :

 شبتاب خوابیده

اسپ سپید مه

    شیهه می کشد

 گفتیم که در هایکو سرایی شآاعر نمی خواهد تمام حرف های خود را در سه سطر خلاصه کند ، بل شاعر سعی می کند گفتار فشرده را روزنه ای سازد برای نگاه بی کران مخاطب به دنیای تصویر ناشده . محمود جعفری کوشش کرده است این ویژگی را در هایکو هایش لحاظ کند و در بعضی از قطعه ها به خوبی توانسته است از عهده بر آید . این یکی دو نمونه ای که می خوانیم گواه این سخن است :  

 عکست در پیاله

من

پر شده ام از تو

 یا :

 باد

می ریزد

من دستم را  می شویم

 با این همه در مجموعه ی عطر لیموی محمود جعفری به قطعه هایی بر می خوریم که تصویر ها از گویایی لازم برای معطوف کردن ذهن مخاطب به سمت نا گفته ها بهره ور نیست ، یعنی شعر  چنان در محدودیت فرورفته است که امکان درک چیز های پیرامونی را از خواننده سلب کرده است . به گونه ی مثال در این شعر :

 سگ همسایه

ماه

پشت ابر

 شاعر به بیان تصویری نپرداخته است که بتواند این تصویر ، خود بستری باشد برای فهم تصویر هایی که شاعر در ذهن داشته است و خواسته است با این بیان کوتاه ، مخاطب را متوجه آن کند .

 پردازش های اجتماعی  محمود جعفری در مجموعه ی عطر لیمو قابل تحسین است . او کوشیده است در درون نماد های طییعت به نوعی فریاد خفته ی نسل ستمکشیده ای را جاسازی کند و به این ترتیب به جای خلق تصویر های انتزاعی ، به سخنش عینیت بیشتر ببخشد . دو قطعه ای که این جا می خوانیم ، نمونه های برجسته تر این ادعا است :

 زوزه ی گرگ ها

بره

   سرخاریدن نتواند

 یا :

 خاک می ریزد

   از سقف

بچه    عیدانه می خواهد

 محمود جعفری در قطعه ی نخستین ، گرک را نماد ستمگری و بره را نماد مظلومیت ساخته است و می خواهد بگوید که هجوم ستم چنان گسترده و پر حجم است که مظلومان فرصت چاره جویی دفع ستم را ندارند و در قطعه ی دومی فقر را ترسیم کرده است . ریختن خاک از سقف و عیدانه خواستن بچه در چنین حالی ، گویایی دو واقعیت متضادی است که در برابر هم قرار گرفته است . بچه چه می داند که فقر چیست ؟ بچه چه می داند که کیسه ی پدر خالی است ؟ بچه ، چه می داند که مفهوم  خاک ریختن سقف خانه چیست ؟ بچه ، بچه است و همچون بچه های همکوچه و همسایه عیدی می خواهد .

در هایکو سرایی به دلیل کوتاهی سخن ، مجال زبانبازی و صنعت سازی نیست ولی شاعر عطر لیمو جا جایی در دام زبانبازی افتاده است ؛ آن جا که می گوید :

 چاه

چار راه

چار دیوار

لبریز می شوم از چاه

 

در این شعر ، شاعر به موسیقی صوتی سخن رغبت نشان داده است و با تکرار چار و صوت «چ » به ظرافت پردازی زبانی پرداخته است ، غافل از این که هایکو در ورودی به شهر ناگفته ها است و این فرصت کوتاه ، تاب چنین بازی ها را ندارد . همین ضعف را شاعر در این شعر نیز نشان داده است :

 گندم   جوانه می زند

موش

خود را می خارد

 

در این قطعه با طنز رو به روایم . خاریدن موش زبان طنزی است ، زبانی که در هایکو جای فراخی برای آن نیست .

 در فرجام ، بر مجموعه ی عطر لیموی محمود جعفری باید سلام گفت که در میان آغاز ها ، درخشش دارد و نشان می دهد که هایکو سرایی در افغانستان  گونه ی قابل اعتنایی برای محدود شاعران شده است و احتمال دارد به کوشش کسانی چون محمود جعفری به قالب تعمیم یافته تری در میان اهالی سخن تبدیل شود .

منبع: تلویزیون آریانا