روز شنبه پارلمان افغانستان بعداز تعطیلی یک ماهه باردیگر به فعالیتش آغاز کرد. آغاز به فعالیت مجدد پارلمان همراه بود باسخنرانی حامد کرزی رییس جمهور کشور و استعفای صبغت الله مجددی رییس مشرانو جرگۀ افغانستان. حامد کرزی در سخنرانی افتتاحیۀ خود مثل همیشه از طالبان دعوت به مزاکره نمود و برمبارزه با فساد اداری تأکید کرد. صبغت الله مجددی نیز طی سخنانی برفساد اداری در کشور انگشت نهاده مسوولین ومقامات کشور را عامل اصلی در روند رو به رشد فساد اداری خواند و از دولت انتقاد نمود که چرا با مجرمین برخورد جدی نمی نماید . در پی این سخنان، ودر اعتراض به نارسیدگی دولت به فساد اداری و امنیت در کشور،استعفایش را نیز اعلام نمود. این نخستین باری نیست که وی استعفایش را از تریبون رسمی اعلام می کند. در سال 1385 نیز گفته بود که اگر کرزی اصلاحاتی را درکشور به وجود نیاورد از مقامش مستعفی خواهد گردید. ولی بعد از آن همچنان به کارش ادامه داد. او در زمانی استعفایش را اعلام می کند که چند ماهی بیش تر به وقت ختم کار پارلمان باقی نمانده است. این امر می رساند که استعفای وی بیش تر از این که جنبۀ اصلاح گری داشته باشد جنبۀ تشریفاتی دارد. او که کارنامه ای در این چند سال ازخود نشان نداده اینک می خواهد باردیگر  خود را در میان مردم "خیرخواه" جلوه دهد و پشتوانۀ مذهبی اش را همچنان محفوظ نگه دارد. استعفای یک چنین مقام کشوری در سایر نقاط جهان می تواند به آشوب بزرگ اجتماعی مبدل گردد و توجه جهان را به سوی خود معطوف بدارد ولی در افغانستان همه چیز اهمیت خود را از دست داده حتا استعفای یک مقام ارشد نیز نمی تواند آب را از آب تکان دهد چرا که جدا از این که خود وی چند بار اعلام استعفا کرده وبدان عمل نکرده، سایر مسوولین نیز لاف های این چنین زیاد برزبان آورده اند. شعار های احساس برانگیزی نظیراین مورد، بسیار زده اند اما مع الاسف به هیچ یک از آن ها عمل نشده است. این بار نیز این استعفا نمی تواند هیچ تأثیری برروند سیاسی کشور ایجاد نماید. مجددی با این که یک شخصیت جهادی وبانفوذ مذهبی به شمار می رود اما سخنان او همواره موجب استهزا قرار گرفته است؛ زیرا هیچ صداقت وارادۀ جدیی را باخود نداشته است. او بیش تر از این که مقام سیاسی قلمداد شود یک شخصیت مذهبی محسوب می گردد. او از نفوذ خوبی در میان تعدادی از مردم افغانستان برخوردار می باشد اما در سیاست هیچ گاه نتوانسته نقش کلید ومؤثری را ایفا نماید. سخنان سیاسی او نیز با تکیه برپشتوانه مذهبی او ارائه گردیده است. مردم افغانستان به او به عنوان یک ریش سفید قوم می نگرند تا یک مدبرخردمند سیاسی. عملکرد های سیاسی او نیز درچهرۀ مذهب رنگ واعتبار یافته اند. اگر این پرده از آن ها بر افتد هیچ قداست وارزشی در آن ها نمی ماند. او بااستفاده از صورت مذهبی که برای خود تراشیده درچشم اهل سیاست احترام یافته است. کرزی به او به عنوان یک پیر نگاه می کند واحترام می گذارد. احترام ظاهری کرزی به وی یک تکیه گاه خوبی برای کرزی ایجاد کرده است. مجددی باشروع کار انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان گفته بود:"بسیار دقت کردیم، استخاره ها کردیم، و بسیار کوشش کردیم که به کسی رای دهیم که برای آیندۀ افغانستان مفید باشد. بعد از بسیار تحقیق، و بسیار مباحثه و سنجش های عجیب و غریب، آخر به همین نتیجه رسیدیم که آقای کرزی با آن که بعضی اشتباهات در گذشته کردند اما دیگر تکرار نکنند، بهتر دانستیم که به ایشان نظر مثبت دهیم و از طرف ما به عنوان رئیس جمهور انتخاب شوند." او همچنان در جواب به پرسش یک خبرنگار درمورد استخاره اش اظهار داشته بود: "معلوم است که استخاره کردیم، به ما یک اشاراتی شد از طرف خداوند که به همین (کرزی) رای بدهید."همچنان گفته بود:" حامد کرزی، در میان سایر نامزدهای انتخابات از "درجه حسنات" بالاتری برخوردار است."

 او این گونه چهرۀ مذهبی اش ابزاری برای پیشبرد سیاست های خود قرارداده است. حال این پرسش به میان می آید که چگونه آقای مجددی که در آغاز با اشارۀ خداوند، رییس جمهور حامد کرزی را برکرسی مملکت نشاند، اینک دست یاری خود را از او برمی دارد وبه اشارۀ خداوند پشت پا می زند؟ از طرف دیگر او که ادعا می نماید در اعتراض به فساد اداری از مقامش کنار می رود چطور وقتی دولت شاروال هرات را- که یکی از نزدیکان آقای مجددی محسوب می گردد- دراتهام به فساد اداری دستگیر می کند، داد وغالش بالامی رود و در مقابل آن به صراحت می ایستد واز او دفاع می کند؟ این جاست که همان ضرب المثل به ذهن ما تبادر می کند که" قسم ملا را قبول کنیم یا دم خروس "؟

به هرصورت آن چه در مورد گذشته وحال آقای مجددی می توان گفت این است که وی همواره چهرۀ مذهبی خودرا  پلی برای رسیدن به مقاصد سیاسی وشخصی خود قرارداده است ولی درعین حال خود،  نیزوسیله ای در اختیار اربابان سیاست بوده است. نمونۀ آن را می توان در حکومت موقت پشاور، ریاست جمهوری دوماهۀ وی در افغانستان، انتخابات ریاست جمهوری حامد کرزی و پروسه آشتی ملی  سراغ گرفت. از این رو می توان گفت استعفای وی نیز هیچ کاری را از پیش برده نمی تواند و برروند فساد اداری و امنیت تأثیری را برجای نمی گذارد.