حامد کرزی رییس جمهور کشور به کمیته‏ی مشترک نظارت و ارزیابی از روند تطبیق درست پروژه‏های بازسازی و انکشافی جامعه‏ی جهان در افغانستان دستور داده است تا برچگونگی کمک‏های جامعه جهانی نظارت دقیق داشته باشد. همچنان وی تأکید کرده است که این کمیته باید در هماهنگی نزدیک با سایر ارگان‏های نظارتی به شمول اداره‏ی عالی نظارت بر تطبیق استراتیژی مبارزه علیه فساد اداری تلاش ورزد. هدف آقای کرزی از این سخنان، جلوگیری از فساد اداری و یا کاهش آن می‏باشد. چه این‏که فساد اداری یکی از چالش‏های عمده‏ای است که سر راه دولت افغانستان قرار دارد و حکومت نتوانسته است با این مشکل بزرگ مبارزه نماید. اکنون جامعه‏ی جهانی تمام کمک‏های خود را مشروط به مبارزه حکومت با این پدیده ساخته اند. حکومت افغانستان برای جلب حمایت جامعه‏ی جهانی، ریاست و چندین کمیته‏ای را نیز به همین منظور ایجاد کرده است. اما آن‏چه روشن است این است که تا حال ثمره و دست آوردی از سوی این کمیته‏ها و ارگان‏های مربوط به امر مبارزه با فساد اداری دیده نشده است. گزارش‏هایی وجود دارد مبنی بر این‏که میلیون‏ها دالر از کمک‏های جامعه جهانی توسط گروه‏ها و افراد قدرتمند حیف و میل شده است.

حال سؤال مهم این است که چرا حکومت افغانستان علی‏رغم تأکید برمبارزه با فساد اداری، در این امر ناکام مانده است و دست آورد قابل شهودی از خود ارایه نکرده است؟ پاسخ به  این پرسش نیازمند کار تحقیقی بیشتری است اما در این‏جا باید به چند چالش عمده و عامل اساسی در ناکامی حکومت در جهت مبارزه با فساد اداری اشاره کرد:

  1. دست داشتن برخی ازمقام‏های عالی حکومتی: گزارش‏های بسیاری وجود دارد مبنی بر این که بعضی از مقام‏های حکومتی در فساد اداری دست دارند. آقای کرزی نیز چندین‏بار در سخنان خود به این موضوع اشاره کرده است. لیکن تا هنوز موفق به نام بردن از این افراد نشده است. ارگان‏های مربوطه نیز ضمن تأیید این مسأله، نام بردن از افراد دخیل در فساد اداری را به صلاح مملکت ندانسته و اذعان کرده‏اند که این امر ممکن است موجب تشدد در وضعیت سیاسی افغانستان گردد وبحران‏های دیگری را در پی بیاورد.
  2. عدم جدیت حکومت در مبارزه با فساد اداری: حکومت افغانستان نیز در قبال این پدیده از خود جدیت نشان نداده است همچنان که در جهت مبارزه علیه کشت و قاچاق مواد مخدر اقدام فراگیر و قاطعی نکرده است. این می‏رساند که تمام گفته‏ها جنبه شعاری داشته و دارد و عملاً کدام اقدام جدی روی این مسأله صورت نگرفته است. شاید حکومت از این شعارها برای جلب حمایت کشورهای جهانی استفاده نماید ولی باید گفت ممکن است کمک‏های آتی نیز مورد حیف و میل قرار گیرد.
  3. عدم هماهنگی میان ارگان‏های مربوطه: همچنان که در سخنان اخیر آقای کرزی آمده است، یکی ازچالش‏های موجود نبود همکاری وهماهنگی ارگان‏های مربوطه در امر مبارزه با فساد اداری است. نهاد‏های مربوطه هرکدام مدعی استقلالیت خود‏اند وهرگز حاضر به همکاری در این مسأله باهم دیگر نیستند. از این جهت پروسه‏ی مبارزه با فساد اداری نیز ناکام مانده است.
  4. نبود نظم و سیستم دقیق: از دیگر چالش‏های موجود در این راستا، نبود سیستم فراگیر و منظم جهت مبارزه فساد اداری است. تاکنون برای مبارزه با فساد اداری سیستم دقیق و جامعی ایجاد نگردیده است. از این‏رو هر ارگانی با پیروی از ساختار اداری خود، در این جهت گام برمی‏دارد. بر همین اساس می‏بینیم هرگامی نیز به شکست مواجه شده و ناکام می‏ماند. به نظر می‏رسد تا وقتی تمام ارگان‏های مربوطه در همکاری باهم دیگر قرار نگیرند و به سیستم واحدی دست‏رسی پیدا نکنند و به قدرتی  مافوق قدرت حکومت دست نیازند،  امکان جلوگیری از فساد اداری نیز به آسانی مقدور به نظر نمی‏آید.
  5. بی‏توجهی به ریشه‏های فرهنگی فساد: فساد بیش از این که به عامل بیرونی تکیه داشته باشد به عامل درونی و فرهنگی و اجتماعی تکیه دارد. لذا تا وقتی عوامل درونی مورد مطالعه قرار نگیرد و ریشه‏های فکری و  اجتماعی آن مورد رسیدگی قرار نگیرد، ممکن نیست فساد به طور کلی از میان برود. زیرا ریشه‏ی فرهنگی واجتماعی آن خیلی پیچیده‏تر و قوی‏تر از عوامل بیرونی آن است. از این‏رو حکومت در قدم نخست باید به ریشه‏های فرهنگی آن توجه نماید سپس به عوامل بیرونی آن.
  6. موسسات خارجی: بیش ازنصف کمک‏های خارجی از طریق مؤسسات بین المللی به مصرف می‏رسد و کم‏تر از طریق مؤسسات داخلی و حکومت اجرا می‏شود. حکومت مدعی است که مؤسسات خارجی نیز در فساد دست دارند و بیش از نصف کمک‏های بین المللی از طریق آن‏ها حیف و میل می‏شود. این مسأله مورد تأیید برخی مؤسسات تحقیقاتی نیز قرار گرفته است. با توجه به همین مسأله است که آقای کرزی برنظارت دقیق از پروژه‏های انکشافی و بازسازی توسط نهادهای بین المللی تأکید می‏ورزد.

بنابراین با در نظرداشت چالش‏های فوق باید گفت، اگر حکومت بخواهد بر فساد غلبه نماید، باید در گام نخست به ریشه‏های اصلی آن توجه نماید و در قدم دوم از جدیت و شجاعتِ عمل کار بگیرد و کسانی را که در رأس هرم قدرت قراردارند و  در فساد دخیل می‏باشند، از صحنه حذف نماید و در گام اساسی‏تر بر پروژه‏هایی که توسط نهادهای بین المللی اجرا می‏گردد نظارت دقیق داشته باشد و خود میان تمام ارگان‏های مربوطه ایجاد هماهنگی نماید.