رابطۀ طالبان با هزارهها و شیعیان
مقدمه
بعد از سقوط افغانستان به دست طالبان، برخورد آنان با اقوام و مذاهب دیگر بهویژه هزارهها و شیعیان، مهمترین پرسشی بوده که تا کنون مطرح شده است. افغانستان کشوری است که از اقلیتهای مذهبی و قومی بسیار تشکیل شده است. این کشور در طول چند دهۀ اخیر شاهد جنگها و رویدادهای ناگواری ناشی از نفاق قومی و مذهبی بوده است. دور اول حاکمیت طالبان در دهۀ هفتاد ما شاهد برخوردهای خشن این گروه با گروههای قومی-مذهبی بهویژه شیعیان و هزارهها بودیم. این گروه پس از تسلط یک دوره چهار ساله بر کابل و ولایات، شیعیان و هزارهها را مورد فشار و تهدیدهای گوناگونی قرار دادند. تمام راههای مواصلاتی را به روی آنها مسدود ساختند. آنها را از خرید و فروش اجناس مورد نیاز اولیه محروم کردند تا آنجا که شیعیان یک کیلو چای را نیز قاچاقی از شهر به روستاهای دوردست میبردند. تمام محاکم با فتاوی فقه حنفی دست به صدور فتوا میزدند. در این دوره تمام مردم هزاره توسط طالبان خانه به خانه خلع سلاح شدند. افراد نظامی و جهادی سابق از ترس دستگیری خانههایشان را رها کرده و به کشورهای خارج آواره گردیدند. کوچیها با استفاده از سلاح طالب، زمینهای مردم را تخریب نمودند و خانههایشان را آتش زدند.
بعد از حاکمیت کرزی و اشرف غنی و به حاشیه رانده شدن طالبان، این فشارها بر هزارهها به صورت رسمیکاهش یافت اما به صورت غیررسمی طالبان و القاعده و داعش، هزارهها و شیعیان را در مسیر راهها اسیر و به بدترین وضع شکنجه و به قتل میرساندند که نمونه آن شهادت 11 مسافری است که در مسیر هرات- زابل به شهادت رسیدند. همچنین با انجام حملات انتحاری در مکاتب، مدارس، کلپهای ورزشی، آنان را مورد فشارهای جدی و اهداف مرگبار خود قرار دادند.
حال که یک سال از حاکمیت جدید طالبان بر سرزمین افغانستان میگذرد، باید دید که در رابطۀ این گروه با شیعیان و هزارهها تغییر ی رونما گردیده است یا نه؟ پاسخ به این پرسش نیاز به مطالعه و تجزیه و تحلیل عمیقتر دارد؛ زیرا طالبان تنها گروهی نیستند که شیعیان یا هزارهها را در افغانستان هدف قرار دادهاند بلکه داعش، وهابیون، سلفیها و کوچیها گروههای قومی-مذهبی دیگریاند که همواره شیعیان بهویژه هزارهها را هدف قراردادهاند. از اینرو برای روشن شدن رابطۀ طالبان و هزارهها لازم است گروههای برجستۀ معاند هزارهها یا شیعیان را مورد مطالعه قرار دهیم. در این مطالعه بیشتر هزارهها مورد نظر است؛ چرا که کمتر شواهدی مبنی بر حملات انتحاری ناشی از شکافهای ایدیولوژیک مذهبی (شیعه و سنی) وجود دارد. مطالعه سلسله حوادث یکسال اخیر نشان میدهد که گروههای تروریستی بیشتر از این که اهداف مذهبی را تعقیب نمایند، به دنبال ایجاد شکافهای قومی در افغانستان میباشند. بنابراین در این مطالعه تنها گروه هدف ما هزارههاست که عمدتاً گرایشهای شیعی دارند. هزارههای سنی تا حدودی در امنیت نسبی قرار داشتهاند و کمتر به صورت مستقیم در معرض تهاجمات تروریستان بودهاند. از اینرو در بحث تحلیل روابط طالبان و هزارهها، توجه عمده به مسایلی هزارهها و طالبان و هزارهها و کوچیهاست.
طالبان و هزارهها
طالبان متشکل از گروههای قومی و مذهبی مختلف میباشند که اکثریت مطلق آنها را قوم پشتون و به لحاظ مذهب اهل سنت تشکیل میدهند. شیعیان و هزارهها کمترین سهم در میان طالبان دارند. بنابراین میتوان این گروه را یک گروه سنی و پشتون خواند. پشتونهای طالب نیز به طوایف مختلف غلجایی، بارکزایی، و... دستهبندی میشوند. به لحاظ گرایشهای فکری نیز به شاخههای گوناگون سلفی، حنفی، وهابی، و... تقسیم میگردند. اگر بخواهیم روابط طالبان و هزارهها/ شیعیان را به صورت دقیق ارزیابی بکنیم باید تمام دستهها و زیرمجموعههای فکری و قومی طالبان را به شکل جداگان مورد مطالعه قرار دهیم تا ارتباط آنها با شیعیان و هزارهها روشنتر گردد. لیکن در یک کلیت میتوان از روابط مخاصمتآمیز طیف غالب این گروه با شیعیان یا هزاره سخن گفت.
طالبان بعد از رسیدن به قدرت، دست به یک سری اقداماتی زدند که نشان از رابطۀ مخاصمتآمیز آنان با هزارهها دارد. از جمله:
- قتل و کشتار؛
- دستگیر، تبعید و زندانی؛
- حذف سیستماتیک از ادارات دولتی؛
- خلع سلاح؛
- لغو قوانین مربوط به شیعیان؛
- کوچ اجباری و جابهجایی؛
- فشارهای اقتصادی.
الف. قتل و کشتار: طی چندسال اخیر شیعیان و هزارهها هدف اصلی حملات انتحاری و انفجاری بودهاند. این حملات بیشتر در مراکز تجمع مثل مکتب، مسجد، مراکز و بازارهای پرازدحام صورت گرفته است.
مکاتب و مراکز:
۱. مرکز آموزشی تبیان؛ ۵۲ شهید و ۹۰ زخمی؛
۲. کتابخانه المهدی؛ ۵ شهید و ۱۵ زخمی؛
۳. مرکز آموزشی موعود؛ ۵۰ شهید و ۶۷ زخمی؛
۴. مرکز آموزشی کوثر؛ ۳۸ شهید و ۶۷ زخمی؛
۵. مکتب سیدالشهداء؛ ۸۰ شهید و ۳۵۰ زخمی؛
۶. مکتب عبدالرحیم شهید؛ 126 شهید و 73 زخمی / 30 حمل 1401
۷. 19 اپریل 2022؛ مرکز آموزشی ممتاز، 6 شهید، 11 زخمی/ مسئولیت آن را کسی به عهده نگرفت.
مجموع قربانیان: بیش از ۲۳۴ شهید و 647 زخمی.
مساجد:
- 21 اپریل 2022، مسجد سه دوکان مزار شریف، 31 کشته و 87 زخمی/ داعش (بی بی سی/ 15 شهریور 1401)؛
- 8 اکتبر 2022، مسجد گذر سیدآباد قندوز، 151 غیر نظامی کشته و بیش از 200 نفر زخمی/ داعش؛
- 15 اکتبر 2022، مسجد بی بی فاطمه قندهار ، 63 کشته و 90 زخمی/ داعش؛
بازار،کوچه و خیابان:
- ۲۷ اپریل، 2022؛ ۵ کشتی / در مسیر معدن زغال سنگ دره صوف در ولایت سمنگان؛
- . 28 اپریل 2022؛ 9 کشته و 13 زخمی؛/ مزارشریف. (منبع: بی بی سی / 13 سنبله/ 4 سپتمبر 2022)
طبق گزارش دیدهبان حقوق بشر، از زمان تسلط طالبان بر افغانستان در آگست 2021، گروه داعش مسئولیت 13 حمله بر شیعیان هزاره در افغانستان را به عهده گرفته است و با سه حمله دیگر، مرتبط دانسته شده است. دیدهبان حقوق بشر گفته است که در این حملات، دست کم 700 نفر کشته و زخمی شدهاند.» طبق گزارشهای دیگر، «در ماه محرم سال جاری خورشیدی، موج جدیدی از حملات تروریسیتی علیه شیعیان هزاره در افغانستان به راه افتاد و بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، در این حملات، 120 نفر کشته و زخمی شدند.» (شفقنا افغانستان؛ 6 سپتمبر 2022) همچنین وزارت خارجه آمریکا، در ۳۱ اگست ۲۰۲۱، گزارشی منتشر نمود که در آن گفته شده است «جنگجویان طالبان ۱۳، هزاره شیعه را در ولایت دایکندی کشتند.». (بی بی سی/ 13 شهریور 1401)
- دستگیر، تبعید و زندانی: بعد از رسیدن طالبان به قدرت، نخبهگان سیاسی هزاره از کشور خارج شده و هنوز به دلیل عدم امنیت جانی، به کشور برنگشتهاند. تنها آن تعداد محدودی از رهبران سیاسی احزاب شیعی در کشور ماندهاندکه در ارتباط مستقیم با اعضای بلندپایه امارت بوده و یا از امارت اسلامی ستایش کردهاند؛ اما آن شمار دیگر که در رسانهها به نقد وضعیت موجود پرداختهاند، تهدید و یا زندانی شدهاند. از آن جمله میتوان به سید جواد حسینی رهبر حزب عدالت و توسعه اشاره کرد. همچنین آن عده از علمایی که یا امارت اسلامی را ستایش نکردهاند و یا مورد نقد قرار دادهاند، نیز به زندان رفته اند. خبرگزاری «شفقنا افغانستان» در گزارش خود نوشته است که طالبان یک عالم شیعی باشندۀ ولسوالی «کیتی» ولایت دایکندی را به جرم ستایش نکردن از نیروهای طالبان در منبر و مسجد، زندانی کرده است. شفقنا نوشته است: «این اولینبار است که یک عالم دینی به جرم ستایش نکردن از نیروهای طالبان، در ولایت دایکندی بازداشت میشود؛ اما پیش از این، موارد زیادی از بازداشتهای خودسرانه این گروه در این ولایت، گزارش شده بود. (1 سپتمبر 1022/ شفقنا افغانستان)
- خلع سلاح: طالبان پس از تسلط بر افغانستان، در نخستین اقدماتش شروع به جمعآوری اسلحه از مناطق مخالفنشین از جمله هزارهجات کردند. با این که هزارهجات در دور اول حکومت طالبان و حکومتهای کرزی و غنی نیز چندینبار اسلحه خود را تسلیم حکومت مرکزی نموده بودند، باز هم طالبان خانه به خانه اسلحۀ آنان را جمعآوری کردند. این در حالی بود که کوچیها در داشتن اسلحه آزاد بودند و هیچگونه منعی برای آنها قرار داده نشده بود. خبرگزاری شفقنا افغانستان در این باره چنین نوشته است: «گروه طالبان همچنین پیش از این بارها ساکنان ولایت دایکندی در ولسوالیهای کجران، کیتی، ناوهمیش، خدیر و سنگتخت و بندر را به اتهام داشتن اسلحه، بازداشت و شکنجه کردهاند، اما در مقابل، کوچیها به صورت آزدانه اسلحه حمل میکنند و بر مردم محل حمله و تیراندازی میکنند.»
د. حذف سیستماتیک از ادارات دولتی: بعد از زنان، شیعیان دومین گروه اجتماعیاند که از صحنۀ سیاسی و اداری جامعه حذف میشوند. ریاست امنیت، وزارت داخله، دادگاه و سارنوالی، معارف و... از جمله ادارات حکومتیاند که نه تنها مناصب بلند آنها از هزارهها گرفته شده است بلکه در بستهای 5 و6 نیز حاضر نیستند هزارهها حضور داشته باشند. برخی از شبکههای اجتماعی اقوالی از مقامات بلندپایه حکومتی را نشر کردهاند که میگویند: هیچ شیعه نباید در دادگاههای کشور حضور داشته باشد. حتی گفته میشود که در برخی از نقاط کشور، از بست معلمی نیز آنان را خلع کردهاند.
هـ.لغو قوانین مربوط به شیعیان: شیعیان گروه بزرگ مذهبیاند که در قانون اساسی 1382 جایگاه آنها تسجیل گردیده است. اما پس از رسیدن طالبان به قدرت، تمام داشتهها و دستآوردهای این گروه نابود و از میان رفته است. اکنون فقه جعفری در هیچ دادگاهی تطبیق نمیگردد و آموزش آن در مکاتب هم در حال حذف شدن است. روزعاشورا که قبلاً رخصتی عمومی بود، امسال از قانون حذف شد.
- کوچ اجباری و جابهجایی: طالبان در همان روزهای نخستینِ به دست گرفتن قدرت، شماری از باشندگان ولسوالی «پاتوی» ولایت دایکندی را وادار به کوچ اجباری کردند و 12 نفر را نیز به شهادت رساندند. برخی از رسانهها آن را سرآغاز فشارها علیه هزارهها و شیعیان قلمداد کردند. همچنین پس از این که طالبان برای جنگ با فرمانده مهدی عضو پیشین این گروه، به سمت بلخاب لشکرکشی نمود، تعدادی را به شهادت رساند و 27 هزار خانواده از قوم هزاره وشیعه را از خانههایشان آواره نمود.
کوچ اجباری سیاستی است که به منظور به حاشیه کشاندن اقلیتهای دیگر به ویژه هزارهها انجام میشود. طالبان با وارد کردن فشار و تهدیدات نظامی علیه اقوام دیگر میکوشند تا آنان از مرکزیت اصلی شان پراکنده سازند و قدرت متمرکز آنها را از بین برده تضعیف نمایند تا در آینده نتوانند علیه حکومت دست به اسلحه ببرند. روزنامه هشت صبح در گزارشی نوشته است: «شماری از باشندگان ولسوالیهای ماورای کوکچه میگویند که در یک سال گذشته، حدود 700 خانواده کوچی در ولسوالیهای خواجه بهاءالدین و دشت قلعه ولایت تخار جا هجا شدهاند. به گفته آنان کوچیهایی که از پاکستان آمدهاند در روستاهای لاله گذر، کتجر، بهارستان و مغول قشلاق ولسوالی خواجه بهاء الدین و روستاهای النگ، تاجیک قشلاق و عرب کاکل، در ولسوالی دشت قعله با حمایت طالبان مسکن گزیدهاند. طالبان برای باشندگان بومی روستای لالهگذر 10 روز مهلت تعیین کردهاند که خانههایشان را ترک و ز مینهایشان را به این کوچیها واگذار کنند. قرار است باز هم 150 خانه کوچی تا چند روز دیگر به این ولسوالی منتقل شوند.»
- فشارهای اقتصادی: از دیگر اقدامات خصمانۀ طالبان علیه هزارهها و شیعیان، جمعآوری مالیه بر جایدادها، دوکانها و کراچیهاست. این اقدامات اگرچند به هزارهها اختصاص ندارد اما بیشترین خسارات و زیانها را همین مردم میبینند؛ زیرا هیچگونه توان اقتصادی برای پرداخت آن را ندارند. گزارشها از سطح غرب کابل حاکی است که طالبان از مردم ملکی مبلغ 30 – 40 هزار افغانی بابت مالیه میگیرند و همچنین از کراچیها مبلغ 3000 افغانی در ماه اخذ میدارند.
کوچیها و هزارهها
منازعه میان هزارهها و کوچیها سابقۀ بسیار طولانی دارد. از زمان عبدالرحمن تا کنون این منازعه جریان دارد. موضوع اصلی منازعه را علفچرهایی تشکیل میدهد که در مناطق هزارهجات قرا ردارند. جنگ میان دو طرف سالهاست که ادامه دارد و هرساله از دو طرف قربانی میگیرد. پس از به قدرت رسیدن طالبان، کوچیها تحت حمایت گروه طالبان، دست به اقدامات تندروانهتر علیه هزارهها و شیعیان زدهاند و در مناطق مختلف هزارهجات حضور گسترده یافته و هزارهها را وادار به دادن غرامت از یکسو و ادعای مالکیت زمینهای هزارهها از جانب دیگر ، وادار به کوچ اجباری کردهاند. گزارشهای بسیاری از حملات کوچیها تحت حمایت طالبان طی یک سال اخیر وجود دارد:
- ادعای مالکیت: «شفقنا افغانستان» در آخرین گزارش خود نوشته است: «از زمان تسلط طالبان در افغانستان، کوچیهای مسلح بارها بر مناطق مختلف محل سکونت شیعیان هزاره، حمله کردهاند و ادعای مالکیت زمینهای پدری آنها را مطرح کردهاند. در تازهترین مورد، کوچیهای مسلح تاکنون دوبار در سه روز گذشته بر ساکنان روستاهای «برکر»، «آب زوار علی» و «دندآب» ولسوالی «میرامور» ولایت دایکندی حمله کردهاند.» (1 سپتمبر 1022/ شفقنا افغانستان)
- دادن خونبها: به نقل از خبرگزاری شفقنا افغانستان، «پیش از این در ولسوالی سنگ تخت و بندر ولایت دایکندی، در دو مورد کوچیها از ساکنان دو روستا خواستار خونبهای دو مردی شده بودند که حدود 20 تا 30 سال قبل کشته شده بودند. کوچیها ادعا کرده بودند که این مردان توسط ساکنان روستاهای «چهارقول میری» و «سیاه چوب» ولسوالی سنگ تخت و بندر، در دو تا سه دهه قبل، کشتهاند. ولسوال طالبان برای این ولسوالی بدون ارجاع این ادعاها به دادگاه، در یک مورد ساکنان محل را به دو میلیون و 500 هزار افغانی و در مورد دیگر به یک میلیون افغانی خونبها، جریمه کرده بودند.» (1 سپتمبر 1022/ شفقنا افغانستان)
- ادعای غرامت: یک فرد کوچی ادعا کرد ساکنان ولسوالی مالستان ولایت غزنی 700 راس گوسفند او را 34 سال پیش از او گرفتهاند. پیرمحمد مرد کوچی است که از ساکنان ولسوالی مالستان مبلغ 6 میلیون و 250 هزار کلدار پاکستانی بابت این ادعایش اخذ کرده است. مردم مالستان طی نامهای به کمیسیون حل منازعه طالبان، خواستهاند تا از پیرمحمد بخواهد شواهد و اسناد خود را ارائه نماید.گفته میشود که در مراجعه پیرمحمد به طالبان، فرماندهی پولیس ساکنان مالستان را زندانی کردهاند.
- ساکنان ولسوالی ناور، طی نامهای در تاریخ 9 شهریور/ سنبله مدعی شدند که کوچیها با این ادعا که هزارهها دختر را به قتل رسانده، خواهان دریافت 10 میلیون افغانی (113 هزار دلار) غرامت از سوی باشندگان ناور شدند. در حالی که هیچ مشخص نیست که این دختر در کجا و چه زمانی کشته شده است. (شفقنا افغانستان).
حملات کوچیها علیه هزارهها/ شیعیان تحت حمایت کوچیها انجام گرفته و میگیرد. طالبان نهتنها با تجهیز کوچیها آنان را مورد حمایت قرار میدهند بلکه چهبسا، کوچیها را به عنوان ابزار سیاستهای مخاصمتآمیز خود علیه هزارهها مورد استفاده قرار میدهند. زیرا کوچیها و طالبان از یک گروه قومی(پشتون ) هستند و بخش بزرگی از نیروهای نظامی و عساکر طالبان را کوچیها تشکیل میدهند. کوچیها جزء پیشقراولان جنگ طالباناند و در تمام صحنههای نظامی و امنیتی آنان حضور گسترده دارند. از اینرو کوچیها که خود جزء نظام طالبانی محسوب میگردند، با استفاده از قدرت نظامی و سیاسی، علیه مناطق هزارهنشین لشکر کشیده و مال و حاصلات زراعتی آنان را از بین برده، خانههای آنها را آتش زده، شماری از آنها را شهید کرده و مردم زیادی را نیز مجبور به آوارگی و کوچ اجباری کردهاند. «شفقنا افغانستان» در این مورد نوشته است: «از زمان تسلط طالبان بر افغانستان، فشارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر شیعیان هزاره در این کشور ادامه داشته است و نیروهای این گروه به بهانههای مختلف به «بازداشت خودسرانه»، «کشتار انتقامجویانه» و «کوچ اجباری» آنها، اقدام کردهاند و از حملات و ادعاهای کوچیها علیه آنها، حمایت کرده است.» (1 سپتمبر 1022/ شفقنا افغانستان)
نسلکشی هزارهها
چند نماینده پارلمان برتانیا به تاریخ 13 سنبله/ شهریور 1401/ 4 سپتمبر 2022 گزارش تحقیقی را نشر کردند که در آن آمده است: «هزارهها در افغانستان به عنوان یک اقلیت مذهبی و قومی در معرض خطر جدی نسلکشی توسط طالبان و شاخه خراسان گروه دولت اسلامی قرار دارند.» (بی بی سی، 13 شهریور 1401) براساس این گزارش، «بازگشت طالبان به قدرت «اعمال خشونتآمیز وحشیانه علیه هزارهها در سراسر افغانستان و بازگشت وحشت» برای این اقلیت بوده است.» همچنین در ۲۱ اگست ۲۰۲۱، عفو بینالملل با نشر گزارشی، از کشتار دستهجمعی هزارهها توسط طالبان در روستای مندرخت ولایت غزنی سخن گفت. در مجموع، بین ۱جنوری تا ۳۰ جون ۲۰۲۱، یوناما ۲۰ رویداد را با هدف قرار دادن شیعیان و هزارهها ثبت کرد که منجر به تلفات ۵۰۰ غیرنظامی (۱۴۳ کشته و ۳۵۷ زخمی) شد.
علاوه بر این، در ۲۶ جنوری ۲۰۲۲ وزارت داخله بریتانیا در مورد افغانستان نوشت که «تحت حکومت طالبان، اقلیتهای قومی و مذهبی به ویژه هزارهها در معرض خطرند.»
نتیجهگیری
طالبان گروه قومی-مذهبی و سیاسی است که در پاکستان تأسیس شد و دو دوره قدرت سیاسی را در افغانستان به دست گرفت. رابطۀ طالبان و هزارهها در هردو دوره چندان مسالمتآمیز نبوده است. در هردو دوره طالبان با هزارهها به عنوان اقلیت قومی-مذهبی برخورد خصمانه داشته است. با این که در میان گروه طالبان عدهای هستند که رفتار متعادلتر با هزارهداشته و دارند؛ اما اکثریت آنان، شیعیان و هزارهها را دشمنان ایمانی و قومی خود میدانند و همواره برای حذف فزیکی آنان کوشیدهاند. حذف شیعیان و هزارهها از صحنۀ قدرت سیاسی و نظام اجتماعی از زمان عبدالرحمن شروع شد و پس از آن با فراز و فرودهای زیاد ادامه داشته است. اکنون نیز در میان طالبان گروههای تندرو سلفی و وهابی در تلاش حذف آنان از تمام عرصههای زندگی است.
20/6/1401، کابل