چند شعر کوتاه
به اتهام من
پر از زنبور می شود زبانت
من
خانه زیر آب ساخته ام
***
پیاله سر می رود
مرد انتحار می کند
***
گندم می براید
موش
خود را می خارد
***
خار برسر می بری
نیزار ها دم می گیرند
***
روز می غلتد روی دشت
زاغ ها
سیر از برف می گذرند
***
کشت گندم
مورچه ها
زمستان آباد می کنند
***
زنبورک ها
در جست و جوی من
هوا را می گزند
من هوا شده ام
***
گیسوی سرگردان!
باد مرا می برد
***
گلپیکر خسته
پوقانه هوا می کند
از دست تماشاچی
***
گلدان
ساکت از پروانه
بهار
پرمی زند از دست های من
***
دست های خشک
چشمه های کور
***
جلگک
خانه می سازد
طفل گریه می کند
در اتاق همسایه
***
گل پیچک
زندگی مه
پاهای تو
***
صحرا پر از پاهایم
باد تکان می خورد
در چادر تو
+ نوشته شده در شنبه بیست و هشتم مهر ۱۳۸۶ ساعت 9:32 توسط جعفری
|